نگاهی بر تغییرات نام معابر و اماکن عمومی و نامگذاری معابر شهر قم
چکیده تحقیق
این تحقیق با نگاهی جامعه شناسانه به بررسی موضوع «نامگذاری تغییر نام اماکن عمومی شهر قم» میپردازد و در پی آن است تا دریابد به چه دلایلی بعضی از اسامی جدید که بعد از انقلاب اسلامی برای اماکن عمومی انتخاب شدند، بین مردم رواج پیدا کرده ؟ و چرا بیشتر این نامها از سوی مردم پذیرفته نشده است ؟
فرآیندی که در بیشتر شهرهای ایران بطور وسیع و دامنه داری اتفاق افتاد ولی پس از چند سال اغلب اسامی جدید به فراموشی سپرده شدند و حتی اسامی شهرهایی مثل کرمانشاه، شاهرود، شهرضا به اسامی قبل از انقلاب بازگشت.
آیا به کار نبردن اسامی جدید (تعیین شده بعد از انقلاب اسلامی) انگیزه سیاسی دارد؟ یا عوامل دیگری باعث رایج شدن اسامی قبلی این اماکن شده است. پس از انجام مطالعات زمینهای، از طریق مراجعه به محلات قدیمی و بررسی نقشه رسمی شهر و با استفاده از پرسشنامه و تشکیل گروه مباحثه، نظر پاسخگویان در خصوص فرضیههای تحقیق و اطلاعات لازم، جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق، «شهر قم» و «400 نفر» به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شده است.
پیشگفتار
یکی از عمدهترین عوامل موفقیّت کسانی که با جامعه انسانی سر و کار دارند شناخت ویژگیها و عناصر فرهنگی مردم آن جامعه ومراعات این ویژگیها در صحنه عمل است . یکی از عناصر عمده فرهنگ یک جامعه «نام» اشخاص و اماکن و اشیاء میباشد. با تجزیه و تحلیل اسامی موجود در زبان و ادبیات یک جامعه، میتوان به نحوه تفکر، نگرش، عواطف و روحیات آن قوم پی برد. علاوه براین همانطور که نامها میتوانند به عنوان نشان و نمود خارجی مافیالضمیر انسانها مطرح باشند، خود نیز قادرند روحیات، عواطف، نگرشها و حتی رفتار فرد و جامعه را متأثر سازند. وجود تنوع و گونهگونیدر اسامی افراد و اماکن،متناسب با فرهنگها، مذاهب، مناطق جغرافیایی و طبقات اجتماعی مختلف، گویای این واقعیت انکارناپذیر است. پذیرش این تنوع و همبستگی، مسئولیت کارشناسان و دست اندرکاران مسائل اجتماعی را پیچیدهتر کرده، به آنان گوشزد مینماید که قبل از اتخاذ هر تصمیم یا اجرای هر اقدامی ،نخست جنبههای مختلف موضوع را به خوبی بشناسند و پس از بررسی راهکارها، مناسبترین روش را انتخاب نمایند.
جامعه به مثابه یک سیستم باز و زنده است که تغییر در هر یک از خرده سیستمهای آن، میتواند تمامی جنبههای حیات آن جامعه را متأثر سازد.با این نگرش ، قبل از اقدام برای نامگذاری یا تغییرنام یک مکان (به عنوان یک خرده سیستم)توجّه به عناصر موجود در یک فرهنگ ،مثل اعتقادات ،آداب و رسوم،نوع معیشت ،سوابق تاریخی ،میزان تحصیلات و درآمد، شرایط جغرافیایی محل سکونت و… از ضروریات است . اهمیّت این موضوع آنگاه بیشتر مشخص میشود که بدانیم ، بین عناصر مختلف یک مجموعه بطور مستمر ، تأثیر و تأثر متقابل وجود دارد.در این مورد بخصوص نیز ثابت شده است که بین نامهای رایج در جامعه با انسانها یک نوع رابطه مبادلهای برقرار میباشد.
نباید امر نامگذاری و تغییر نامها را امری ساده تلقی کرد.نه به سادگی میتوان نامی را عوض کرد و نه اگر اسمی تغییر داده شد، میتوان از تبعات و پیامدهای آن جلوگیری نمود. اینکه عدهای فکر میکنند، با تغییر تابلو، بر گزاری مراسم، تصویب قانون و مصوبهای میتوان اسامی و نامهای اماکن و اشخاص را عوض کرد، ناشی از عدم آگاهی آنان از پیچیدگی مسائل فرهنگی و اجتماعی است. در تأئید این مطلب، شاید ذکر این نکته جالب توجه باشد که بر اساس نتایج این تحقیق از چهل مورد تغییر نام در شهر قم فقط چهار مورد از آنها با موفقیّت همراه بوده است که شرح آن در فصول بعد خواهد آمد. امید است این تحقیق بتواند حداقل خواننده را متوجه این نکته مهم بنماید که شناخت پیچیدگیهای فرهنگ یک جامعه و آشنائی با روشهای فرایند تغییر، بدیهیترین وضروریترین ابزار اداره جامعه است .
اهمیت موضوع
نامگذاری افراد و امکنه، موضوعی است که مورد توجه بسیاری از محققین حوزههای علوم اجتماعی قرار گرفته است. نامگذاری مانند هر عمل دیگر، در زمینه و بستر اجتماعی و فرهنگی معینی انجام میشود و از این مؤلفه تأثیر میپذیرد. دکتر رجب زاده معتقد است که «عمل نامگذاری در سطح یک جامعه و گروه، مبین گرایشهای جمعی موجود در آن جمع است و میتوان براساس تغییر در روند نامگذاری و تحول در نامها در مورد تحول و تغییر آن جامعه قضاوت کرد»(1)
ویلسون (wilson) نیز در این خصوص میگوید: «نامها همچنان که شاخصی برای تحولات فرهنگی و اجتماعی محسوب میشوند، ملاکی برای پایگاه و طبقه اجتماعی هم هستند.»(2)
نامها میتوانند از زوایا و ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار گرفته و به شناخت حیات اجتماعی کمک نمایند. هم به عنوان یک شاخص هم به عنوان یک واقعیت اجتماعی که در تعامل با واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی دیگری میباشد. آیا تاکنون از خود پرسیدهاید که چرا رژیمهای سیاسی به طرق مختلف نسبت به اسامی افراد و و اماکن، حساسیت نشان داده و میدهند ؟ در اغلب کشورها با تغییر یک نظام، نام بسیاری از شهرها، خیابانها، اماکن عمومی و…عوض میشوند و یا با صدور دستورالعملهایی، انتخاب اسامی خاص از سوی والدین برای کودکانشان ممنوع میشود! این دخالتها نه تنها در کشورهای استبدادی و جهان سوم، بلکه در کشورهایی که مدعی دمکراسی و آزادی هستند نیز، رواج دارد(3).
هدف تحقیق
در وهله نخست آنچه مرا به انجام این تحقیقات واداشت، یافتن پاسخی برای سئوالاتی است که در ذهن خودم و شاید بسیاری دیگر مثل من وجود دارد و آن این است که :
چرا بسیاری از نامها و عناوینی که بعد از انقلاب اسلامی برای خیابانها و میدانهای شهر انتخاب شدهاند، از سوی مردم بکار برده نمیشوند؟
به چه دلیل بعضی از نامهای جدید بین مردم رواج یافته است؟
اتخاذ چه روشهایی میتواند به ترویج نامهای جدید در بین مردم کمک کند؟
بدیهی است یافتن پاسخ علمی برای این سئوالات، علاوه بر اقناع ذهنهای جستجوگر، میتواند مسئولین امر به ویژه شهرداریها را در اتخاذ تدابیر لازم در خصوص انتخاب نام و یا تغییر آن، یاری و مساعدت نماید و نهادها ، سازمانها و اشخاص ذی نفوذی که رأسا اقدام به تغییر نام خیابانها و میادین شهر میکنند به تأمل بیشتری وادارد.
نتایج این تحقیق از این جهت که بر گرفته از متن مردمی است که در رواج یا عدم رواج اسامی اماکن عمومی شهر، نقش دارند، میتواند عینی و کاربردی باشد و از این نظر که به یک موضوع ملموس و روزمره اجتماعی میپردازد،در زمره تحقیقاتی است که مورد استفاده عملی داشته، احتمالا از بایگانی شدن و بی فایده ماندن مصون خواهد ماند. علی هذا، این تحقیقات در پی آن است که علاوه بر یافتن دلایل رایج شدن بعضی از نامها و علل عدم رواج تعدادی از نامهای دیگر، به جمع بندی مناسبی دست یافته و راهکارهای عملی و کاربردی در اختیار مسئولین ذیربط قرار دهد.
پس از دستیابی به علل و عوامل رایج شدن یک نام و یافتن موانع رواج نامهای دیگر و تجزیه و تحلیل نتایج تحقیق، در صورت استفاده عملی مسئولین از راهکارهای پیشنهادی که در پایان ارائه خواهد شد، میتواند بسیاری از هزینههای غیر ضروری، سر در گمی مأمورین پست و آتش نشانی و آمبولانسهای اورژانس و تشویش خاطر مسافرین غیر بومی و… کاهش دهد.
فرضیههای تحقیق
به دلیل عدم دسترسی به تحقیقات مشابه قبلی که در این زمینه صورت گرفته باشد، ناچار شدم برای یافتن فرضیههای تحقیق، علاوه بر کسب اطلاعات اولیه واحتمالاتی که خودم بنا به تجربه شخصی میدادم، به شهرداری قم نیز مراجعه کنم و پس از پیگیریهای فراوان موفق شدم با مسئول کمیسیون نام گذاری ملاقات کنم. پس از توضیحات لازم و بیان اهداف تحقیق، توانستم نظرات وی را به عنوان یک کارشناس در این زمینه جویا شوم و با جرح و تعدیل پاسخها و با مشورت با استاد محترم جناب آقای دکتر پیران، فرضیههایی را به عنوان فرضیههای این تحقیق ارائه دهم تا با انجام مراحل تحقیق، صحت و سقم آنها را ارزیابی کنم.
برای سهولت کار از بین ده عاملی که از مراحل فوق به عنوان دلایل رواج یا عدم رواج نامهای جدید، به دست آمد سه عامل به عنوان اصلیترین و مهمترین عوامل مؤثر انتخاب شدند و به شکل فرضیههای زیر ارائه گردید.
- اختصار نام سبب رواج آن در بین مردم میشود.
- تنفر مردم از نام قبلی، سبب جا افتادن نام جدید میگردد.
- مشابهت نام جدید با نام قبلی، باعث رواج نام جدید میشود.
علاوه بر این در مراحل انجام تحقیق در پی سنجش و ارزیابی این دو فریضه نیز خواهیم بود.
الف: این سه عامل، مهمترین و اصلیترین عوامل مؤثر در رواج نام جدید هستند.
ب: فقدان دلایلی که سبب رواج نام جدید شده، موجب عدم رواج نامهای جدید میگردد.
روششناسی تحقیق
برای جمع آوری اطلاعات اولیه و بهدست آوردن دادههای تحقیق از روشها و ابزارها مختلفی استفاده شده است که به شرح زیر میباشد:
بررسی نقشه شهر، مراجعه به محلههای قدیمی، وجود افراد و شخصیتهای بانفوذ، مناسبتها و حوادث تاریخی، اقوام و صنوف ساکن در کوچه، وجود امامزادهها
جامعه آماری و جامعه نمونه
برای انجام این تحقیق شهر قم ،به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد. مشهور است که هندوستان به دلیل وجود مذاهب، زبانها، فرهنگها، قومیتها و آداب و رسوم مختلف، تقریبا کره زمین کوچک شده است و قم نیز به دلیل بر خوداری از این ویژگی، ایران کوچک شده است. برای انجام این پژوهش چهارصد نفر نیز به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد.
تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیهها
پس از اتمام مرحله جمع آوری اطلاعات و تکمیل پرسشنامهها، نسبت به استخراج و جمع بندی پاسخهای جامعه نمونه، اقدام شد که نتایج حاصله به اجمال به شرح زیر است:
1- تغییر یا عدم تغییر نام خیابانها
در سؤال اول گفته شده بود: «آیا با تغییر نام خیابانها و میادین شهر موافقید؟»
در پاسخ سه گزینه ذکر شده بود «بلی خیر در شرایطی خاص بلی» و در ادامه از پاسخ گو خواسته بودم در صورت انتخاب گزینه سوم، شرایط را نیز بنویسد
از 400 نفر، 120 نفر گزینه اول (بلی) را انتخاب کرده بودند و همان اندازه یعنی 120 نفر گزینه دوم (خیر)را برگزیده بودند و تعداد 160 نفر با تغییر مشروط موافق بودند. در بیان شرایط نیز عدهای مذهبی بودن و زیبا بودن نام جدید، تعدادی نامناسب بودن نام قبلی و گروهی شرایط زمانی خاص مثل ابتدای انقلاب اسلامی را شرط موافقت با تغییر نام ذکر کرده بودند.
خلاصه نتایج بدست آمده در جدول زیر نشان داده شده است:
جدول (1) فراوانی موافقین و مخالفین تغییر نام
جمع |
مشروط |
خیر |
بلی |
گزینه//فراوانی |
400 |
160 |
120 |
120 |
فراوانی مطلق |
100% |
40% |
30% |
30% |
فراوانی درصد |
با توجه به جدول فوق، 40% از پاسخگویان به طور مشروط با تغییر نام خیابانها و میادین شهر موافقند، و با احتساب 30% کسانی که بدون شرط با تغییر موافقند اما با تجزیه و تحلیل پاسخهای دیگر میتوان به ضرورتهای تغییر و مواردی که عدم تغییر راایجاب میکند، پی برد.
2- نامهای مناسب برای خیابانها
در سئوال دوم، مطرح کرده بودیم که :
«چه نامهایی را برای خیابانهای شهر مناسبتری میدانید؟ اگر چند مورد را انتخاب کردید به ترتیب اولویت شماره بزنید.»
برای سهولت در استخراج 8 نوع اسم را معرفی کردیم و گزینه نهم را به اختیار پاسخگو گذاشتیم که اگر اسمی غیر از اسامی ذکر شده را مناسب میداند، بنویسد. علاوه بر این خواسته بودیم که اسامی دلخواه خود را به ترتیب اولویت با نوشتن رتبه آن جلو هر اسم، معین نماید. هنگام استخراج و کد گذاری برای هر اولویت ضریب خاصی در نظر گرفته شد به این ترتیب که هر عدد نوشته شده جلو نامها از عدد 10 کم میکردم و به عنوان ضریب در جدول ثبت مینمودم. مثلاً اگر نامی اولویت 1 داشت، ضریب آن 9 محاسبه گردید و اگر اولویت 9 داشت ضریب با امتیاز آن نام 1 در نظر گرفتم. پس از استخراج پاسخها و اعمال ضرایب جدول زیر به دست آمد:
جدول (2) معرفی نام مناسب برای خیابانها
فراوانی//گزینهها |
عددورقم |
حوادثتاریخی |
نامگلها |
ماههایسال |
شخصیتهایتاریخی |
قهرمانانملی |
شخصیتهایعلمیوادبی |
شخصیتهایسیاسی |
رتبه |
چهارم |
پنجم |
سوم |
هفتم |
دوم |
ششم |
اول |
هشتم |
فراوانیمطلق200 |
180 |
220 |
110 |
230 |
160 |
280 |
90 |
|
فراوانیباضریب1250 |
1300 |
1570 |
570 |
1830 |
1170 |
1830 |
630 |
|
درصدبیضریب60/13 |
24/12 |
96/14 |
48/7 |
6/15 |
88/10 |
04/19 |
12/6 |
با توجه به دادههای جدول شماره 2 میتوان دریافت که پاسخگویان مناسبترین نام را برای خیابانها و میادین شهر، «شخصیتهای علمی و ادبی» و «شخصیتهای تاریخی» معرفی کردهاند و در مرتبه دوم «نام گلها» و سپس نام اعداد و ارقام را بر گزیدهاند. و «فصول و ماههای سال» و نام شخصیتهای سیاسی از کمترین فراوانی بر خوردارند.
به هنگام انجام تحقیقات اولیه و صحبت با کارشناسان شهرداری به ویژه مسئول آتش نشانی و اداره پست، پیشنهاد میکردند: در نامگذاری خیابانهای فرعی صرفا از اعداد استفاده گردد. این دیدگاه در این نظرخواهی نیز تأئید شده است یعنی بعد از نام شخصیتهای علمی و تاریخی و نام گلها، اعداد و ارقام پیشنهاد شده است .
در مرحله نتیجهگیری میتوان این دو نظر را در هم ادغام کرد یعنی مناسبتر است نام خیابانها بویژه کوچهها را نام یکی از شخصیتها یا گلها به همراه یک عدد، انتخاب کرد.تا یک نام مشتمل بر دو ویژگی باشد .هم فرهنگ سازی و زیبایی دوستی و هم سهولت در آدرس یابی.
به گفته 5/22 درصد مسئولین خدمات عمومی شهری، وجود اعداد و ارقام میتواند کمک بسیار مؤثری به آدرسیابی مأمورین آتش نشانی و آمبولانس و… به هنگام بروز خطر و حادثه باشد. به طوری که یابنده آدرس با مشاهده اعداد و ترتیب آنها به راحتی در مییابد به طرف محل حادثه میرود یا از آن دور میشود. در صورتی که اگر بر روی تابلوها بدون رعایت ترتیبی خاص صرفا اسامی افراد نوشته شده باشد، تشخیص اینکه مأمور مربوط به محل مورد نظر نزدیک میشود یا از آن دور میگردد، امکانپذیر نیست.
علاوه بر این مأمورین پست، معتقد بودند نوشتن عدد و رقم بر روی پاکت مراسلات باعث کوتاهتر شدن آدرس و خواناتر شدن آنها میشود . چرا که بسیارند افرادی که بد خط هستند و مأمورین را در قرائت صحیح عنوان، دچار درد سر و مشکل میکنند.
اطلاع از نام قبلی خیابان
در پاسخ به این سئوال که «آیا میدانید نام قبلی و سابق خیابان ………. چیست؟»
از مجموع پاسخگویان هشتاد نفر نامهایی را غیر از نام واقعی سابق مکانهای مورد سئوال ذکر کردهاند که از این هشتاد نفر 50 نفر اهل قم بودند و 30 نفر اهل سایر شهرها .هر چند این سئوال فی نفسه اطلاعات زیاد مهمی را در اختیار ما قرار نمیدهد ولی از این جهت که عدم اطلاع از نام قبلی محل، بر پاسخ سئوالات بعدی تأثیر بسزایی دارد، این سئوال میتواند در تحلیل سئوالات بعدی مؤثر باشد. به عنوان مثال: فردی که نام سابق خیابان «امام» به جای خیابان «شاه»، خیابان «تهران» ذکر کند، به هنگام پاسخ به سئوال بعدی که «علت جا افتادن نام جدید» را «تنفر مردم از نام قبلی» میداند، رتبه کمی برای آن قائل میشود. در حالی که اگر میدانست نام قبلی خیابان امام، خیابان شاه بوده است، احتمالاً در طیف رتبه بندی میزان توافق، نمره 10 یا 11برای این سئوال برمی گزید در حالی که همین پاسخگو نمره2 را انتخاب کرده است .
دلایل رواج نام جدید
سئوال چهارم پرسشنامه، مستقیما فرضیه تحقیق را مورد سنجش قرار میدهد. در این سئوال گفته شده است: «بعضی میگویند: علت جاافتادن و رایج شدن این نام بین مردم به دلایل زیر است نظر شما چیست؟»
دلایلی که در پرسشنامه آمده شش گزینه بود که پاسخگو میبایست میزان موافقت یا مخالفت خود را در قالب نمرات از 1 تا 11 نشان دهد که با ضربدر گذاشتن در دایرههای کوچک جلو هر گزینه این عمل را انجام میداد.
این دلایل عبارت بودنداز:
1- تنفر مردم از نام قبلی
2- مناسب بودن زمان تغییر
3- دوست داشتن نام جدید (فعلی)
4- مشابهت آوایی با نام قبلی
5- سهولت تلفظ نام جدید
6- استفاده از زور و اجبار
برای سهولت استخراج نتایج، به هر پرسشنامه یک کد (از 1 تا 400) اختصاص داده شد و نمره هر گزینه به تفکیک جلو کد پرسشنامه که نماینده پاسخگو بود، قرار داده شد. در پایان مجموع نمرات کل پاسخگویان برای هر گزینه، محاسبه گردید و در نهایت میانگین نمرات نیز به دست آوریم.
جدول (4) عوامل مؤثر در رواج نام جدید
استفاده از زور و |
سهولت تلفظ نام |
مشابهت آوایی با |
دوست داشتن |
مناسب بودن |
تنفر مردم از |
گزینه//فراوانی |
اجبار (6) |
جدید (5) |
نام قبلی(4) |
نام جدید(3) |
زمان تغییر(2) |
نام قبلی(1) |
|
640 |
3300 |
2030 |
3750 |
3650 |
4070 |
مجموعنمرات |
|||||||
6/1 |
25/8 |
07/5 |
37/9 |
12/9 |
16/10 |
میانگین |
|||||||
54/14 |
75 |
09/46 |
18/85 |
90/82 |
36/92 |
میانگیننسبت |
به حداکثرنمره |
||||||
66/3 |
92/18 |
63/11 |
50/21 |
92/20 |
33/23 |
مجموعنمرات |
نسبت به کل گزینه ها |
||||||
ششم |
چهارم |
پنجم |
دوم |
سوم |
اول |
رتبه |
- تنفر مردم از نام قبلی
با توجه به دادههای جدول شماره(4)، اگر حداکثر نمره موافقت یعنی 11 را در نظر بگیریم. مهمترین دلیل از نظر پاسخگویان عامل «تنفر مردم از نام قبلی» است که باعث رواج نام جدید میشود . میانگین نمره توافق پاسخگویان با این گزینه 16/10 از 11 است که تقریبا 92% میزان توافق را به خود اختصاص داده است و اگر در صد مجموع نمرات هر گزینه را نسبت به مجموع نمرات کل گزینهها نیز در نظر بگیریم این عامل، 33/23 را از 100% کل نمرات را به خود اختصاص داده است که از این طریق نیز همان نتیجه قبلی تأئید میگردد.چنان که گفته شد از بین عوامل مورد سنجش، مهمترین عامل رواج نام جدید «تنفر مردم از نام قبلی است. این امر به حدی مهم است که باعث شده تمام عوامل دیگر را تحت شعاع قرار دهد.به عنوان مثال در قم فقط دو محل است که نام اعضاء خانواده شاهنشاهی روی آن گذاشته شده بوده است،و در شهر قم بطور رسمی، تقریبا نام چهل محل عوض شده است ولی تنها محلهایی که نام جدید آنها رواج پیدا کرده، همین دو محل است و غیر از این مکان هیچ یک ار جاهای دیگر نامشان در بین عوض نشده است هر چند سایر عوامل و متغیرها در آنها موجود بوده است.
- دوست داشتن نام جدید
بعد از عاملاول ، دلیل «دوست داشتن نام جدید» از بیشترین امتیاز برخوردار است. این عامل با میانگین 37/9 نمره از 11 (حدود 85%) را کسب کرده است که میتوان آن را به عنوان دومین دلیل جاافتادن نام جدید بر شمرد. البته هرچند این عامل رتبه دوم را کسب کرده است ولی بررسیها نشان داد که این عامل وقتی میتواند اثر خود را نشان دهد که عامل اول نیز وجود داشته باشد. به تعبیر دیگر متغیر «دوست داشتن نام جدید» به تنهایی عامل تعیین کننده در رواج نام نبوده است. چنان که بسیاری از نامهای پیشنهادی جدید از اعتبار و محبوبیت ، بر خوردار بودهاند مثل: آیت… طالقانی، شهید بهشتی، شهید مطهری، آیت ا… گلپایگانی، آیت ا… مرعشی نجفی و… ولی چون نام قبلی محل، بار ارزشی منفی نداشته است، تغیر نکرده است
3- مناسب بودن زمان تغییر
این عامل با میانگین12/9از 11(حدود 83 %) در رتبه سوم قرار گرفته است. اما چنان که در مورد عامل دوم نیز گفته شد، این عامل به تنهایی موجب رواج نام جدید نشده است. بطوری که غالب این تغییرات همزمان و در اوایل انقلاب اسلامی صورت گرفته است، ولی علی رغم فراهم بودن شرایط زمانی مناسب، فقط آن دو محلی که نام سابق شان منفور مردم بود، عوض شد.
4- سهولت تلفظ نام جدید
عامل «سهولت تلفظ» نیز رتبه چهارم را کسب کرده است. این موضوع نیز قابل اعتنا و توجه است که اغلب انسانها تمایل به سادگی و آسانی و روانی پدیدهها و نامها دارند. این تمایل حتی به بی حوصلگی منجر شده است. بر این اساس والدین برای صدا زدن نام فرزندان که اغلب خودشان انتخاب میکنند، حال و حوصله ذکر کامل را ندارند. مثلاً فاطمه را «فاطی» صدا میزنند. و اسمایی مثل عبدالحمید، عبدالرسول، محمدعلی و…هنگام مخاطب قراردادن، فقط یکی از آنها و آن هم بطور ناقص ادا میکنند.با این حال انتظار داشتن از مسافری که عجله دارد، امری بیهوده است که در مواجه با وسیله نقلیه عبوری ،نامی عریض وطویل را بر زبان بیاورد.
بنا بر این در تغییر نام خیابان و میدان باید این اصل را در نظر گرفت که نام جدید از نظر تلفظ آسانتر و سادهتر از نام قبلی باشد و از آوردن نامهای ترکیبی، چند بخشی و با حروف مشابه و مشکل خودداری شود. مثلاً در شهر قم یکی از بلوارهایی که در منطقه خوش نشین شهر واقع شده، بلوار امین است. بعد از انقلاب آن را به «بلوار رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله » تغییر نام دادند. این نام از سوی افراد متعصب مذهبی و حتی خود آنها که اقدام به تغییر اسم کرده بودند هم، به کار برده نشد. پس از مدتی طی مراسم پر سر و صدایی آن را به «بلوار رسول امین صلیاللهعلیهوآله » تغییر نام دادند.و الان به همان نام اسبق خود یعنی «امین» نامیده میشود(4). در یکی از مناطق شهر خیابانی وجود دارد که روی تابلو آن نوشته شده است :
10« متری شهید اشعه شعار» لابد پیش بینی میکنید که حتی خانواده محترم آن شهید گرانقدر تا چه حد مقید به ذکر این نام و نوشتن آن روی پاکت نامه، باشد. برای بیشتر مردم چنین فامیلی مأنوس نیست و تلفظ آن نیز مشکل است. تحقیقات نشان میدهد، نام هایی از سوی مردم بکار برده میشود که یک یا حداکثر دو بخش داشته باشند و یا بتوان آن را در دو بخش ادا کرد مثل:
نامهای یک بخشی: امین گاز آذر سپاه امام حرم نو(میدان نو) زاد (20 متری زاد در منطقه نیروگاه قم) .
ب: نامهای دو بخشی یا (مشابه): امام حسین = امام + حسین، رسالت = رسا+لت، پیروزی = پی + روزی ، آزادی = آزا+ دی، بهشتی = بهش + تی، ولیعصر = ولی + عصر.
5- مشابهت نام جدید با نام قبلی
متغییر دیگری که در فرضیه اصلی این تحقیق نیز آمده بود، «مشابهت با نام قبلی» است. بر اساس نتایج حاصله ، این عامل در رتبه پنجم قرار دارد .عامل مشابهت با نام قبلی از دیدگاه پاسخگویان، هر چند نسبت به بقیه عوامل از تأثیر کمتری برخوردار است ولی به هر حال بی تأثیر نیز قلمداد نشده است براین اساس برای تغییر نام یک خیابان یا میدان، اگر نام جدید با نام قبلی آن مشابه باشد و یا از نظر تلفظ نزدیک باشد ،احتمال پذیرش آن از سوی مردم افزایش مییابد .البته این درصورتی است که سایر شرایط مذکور در این تحقیق فراهم باشد . به تعبیر بهتر، هر چه یک نام به این شرایط نزدیکتر باشد ،احتمال رواج آن نیز بیشتر است .به عنوان مثال: در قم نام یکی از خیابانهای قدیمی و معروف «آذر» است که اوایل انقلاب به «آیت ا…طالقانی» تغییر نام داده شد.(5) اما به هیچ وجه جا نیفتاد ولی در شیراز میدانی بود به نام «ولیهد» که به نام «ولیعصر» تغییر داده شد و پذیرفته شد و یا «بلوار علم» به «بلوار ارم» تغییر نام یافت و«فلکه ستاد» به «فلکه سپاه» عوض شد و رواج پیدا کرد.
6-استفاده از زور و اجبار
آخرین عامل یعنی، «استفاده از زور و اجبار» از کمترین میزان توافق پاسخگویان برخوردار است به طوری که میتوان آن را در حد صفر فرض کرد (6/1 از 11 نمره).
علل عدم رواج بعضی از نامها
در سئوال ششم پرسشنامه چنین آمده بود که : «ممکن است علت عدم رواج نامهای جدید برای….. به دلایل زیر باشد. لطفا میزان موافقت خود را با این دلایل، با ضربدر مشخص نمایید.»
و در ذیل این عبارت، ده عامل ذکر شده بود و در پایان خواسته شده بود که اگر علاوه بر این دلایل، عواملی دیگر را موثر میدانید، با ذکر میزان توافق خود، بیان نمایید. این ده عامل عبارت بودند از :
1- عدم علاقه مردم به نام جدید
2- عادت مردم به نام قبلی
3- علاقه مردم به نام قبلی
4- عدم تشابه نام جدید با نام قبلی
5- طولانی بودن نام جدید
6- نامناسب بودن زمان تغییر
7- عدم تبلیغات کافی برای نام جدید
8- تحمیل هزینه بر کسبه و تجّار
9- بار منفی نداشتن نام قبلی
10- ضدیت مردم با نظام فعلی
نتایج حاصله از استخراج پاسخهای جامعه نمونه میتوان در جدول 5 خلاصه کرد:
جدول (5) علل عدم رواج نامهای جدید
رتبه |
درصدمجموع نمرات |
درصد میانگین |
میانگین نمره نسبت |
مجموع نمرات |
فروانی//گزینه ها |
نهم |
08/6 |
54/31 |
47/3 |
1390 |
عدم علاقمه مردم به نام جدید |
اول |
77/17 |
27/92 |
15/10 |
4060 |
عادت مردم به نام قبلی |
چهارم |
59/10 |
55 |
05/6 |
2420 |
علاقه مرد به نام قبلی |
سوم |
60/11 |
18/60 |
62/6 |
2650 |
عدم تشابه نام جدیدباقدیم |
پنجم |
71/9 |
45/50 |
55/5 |
2220 |
طولانی بودن نام جدید |
هفتم |
83/7 |
72/40 |
47/4 |
1790 |
نامناسب بودن زمان تغییر |
ششم |
50/9 |
25/49 |
42/5 |
2170 |
عدم تبلیغات کافی برای نام جدید |
هشتم |
69/6 |
72/24 |
82/3 |
1530 |
تحمیل هزینه برکسبه و تجار |
دوم |
29/17 |
72/89 |
87/9 |
3950 |
بارمنفی نداشتن نام قبلی |
دهم |
88/2 |
54/14 |
6/1 |
660 |
ضدیت مردم بانظام فعلی |
100 |
22840 |
||||
چنانچه مشاهده میشود، در اینجا، علاوه بر دلایل ذکر شده برای علت رواج یک نام، چند دلیل دیگر نیز به آن اضافه شده است تا مشخص شود آیا بر اساس آنچه در فرض ما آمده بود، دلایل رواج و عدم رواج (به شکل عکس) یکی هستند یا خیر؟
این شیوه سئوال ضمن سنجش متغیرهای اصلی فرضیه (سه متغیر اول) به سئوال جنبی ما یعنی ترتیب اهمیت دلایل و مشابه بودن دلایل رواج یک نام و عوامل عدم رواج نام بعضی از خیابانها نیز، پاسخ داده خواهد شد.
با توجه به جدول شماره 5 به این نتیجه میرسیم که از نظر پاسخگویان مهمترین عاملی که باعث عدم رواج نام جدید به جای نام قبلی یک مکان میشود، «عادت مردم به نام قبلی» است و با فاصله بسیار کمی، عامل «بار منفی نداشتن نام قبلی» در مرحله دوم قرار دارد. این همان عاملی است که به شکل مثبت در فرایند تغییر یافتن نام خیابان ، نقش اول را داشت .در آنجا عبارت به این شکل آمده بود که «تنفر مردم از نام قبلی» عامل رواج نام جدید میباشد که در واقع میتوان گفت «بار منفی داشتن نام قبلی» موجب تغییر نام و پذیرش آن از سوی مردم شده است.
در مرتبه سوم، عامل «عدم تشابه جدید با قدیم» قرار دارد،البته این عامل نسبت به سایر عوامل،از برجستگی قابل ملاحظهای بر خوردار نمیباشد . چرا که عوامل دیگری مثل: «علاقه مردم به نام قبلی» و «طولانی بودن نام جدید» و «عدم تبلیغات کافی»، تقریبا با مجموع نمرات و میانگین مشابهای و با اختلاف کمی بعد از عامل «عدم تشابه نام جدید و قدیم» قرار گرفتهاند .
از این نتایج میتوان قبول کرد که اصلیترین و مهمترین عوامل مؤثر در عدم رواج نام جدید، دو عامل میباشد که عبارتند از :
1- عامل «عادت مردم به نام قبلی»
این عامل با نمره 15/10 از 11 (حدود 92%) مقام اول را در بین عوامل به خود اختصاص داده است . «عادت» نه تنها در این مسئله، بلکه در بسیاری از شئون زندگی بشر جلوه میکند وموضوعی است که مورد توجه اغلب رشتههای علوم انسانی و دانشمندان آن علوم واقع شده است.
نام کوچه، خیابان و میدان یک شهر از جمله عناصری است که افراد از کودکی با آنها انس گرفتهاند و بدان عادت کردهاند. بدیهی است تمایلی به حذف آنها و محو سوابق و تغییر عادت خود ندارند مگر آنکه عامل قویتری آنها را به این تغییر وا دارد. این عامل میتواند انگیزههای مذهبی، انقلابی و… باشد.
بر این اساس بایستی تغییر نامها، بسیار محدود و در شرایط خاص صورت گیرد. تشخیص این موارد و شرایط، کار سادهای نیست. مطالعات دقیق علمی و افکارسنجی صحیح میتواند در شناخت این شرایط به ما کمک کند. اما تجربه نشان داده است که جامعه در شرایط خاص عادات گذشته را نادیده گرفته، به این تغییر تن در میدهند و حتی مشتاقانه از آن استقبال میکنند. اما این پدیده بسیار نادر میباشد و غالب اوقات افکار عمومی کمتر تمایل به ترک عادتها داشته و پذیرای پدیدهها و نامهای جدید میگردند. اینجاست که عادت به عنوان یکی از موانع رواج نامهای جدید، خودنمایی میکند.
2- عامل «بار منفی نداشتن نام قبلی»
از نظر پاسخ گویان این عامل با کسب امتیاز17/9 از 11 (85 %) دومین عامل مؤثر بر عدم رواج نام جدید میباشد. در واقع یکی دیگر از عوامل مهم عدم رواج نام جدید، این نکته میباشد که نام قبلی از نظر مردم دارای بار ارزشی منفی نبوده است و در مواردی که تنها به دلیل این که یک نام دارای پیام و محتوای مثبت نیست و یا این نام از دوران گذشته است، تغییر داده شده، مورد قبول مردم واقع نگشته است. این مسئله تقریبادر تمامی پاسخها عنوان شده است و جالب اینکه منحصر به شهر قم نیز نمیباشد و پاسخ دهندگان سایر شهرها مثل تهران – اصفهان – مشهد – تربت جام – باختران و کاشمر، هم به این نکته اذعان داشتهاند که نامهایی که در میان مردم منفور و مطرود نبودهاند، به اسامی جدید خوانده نمیشوند. طی این تحقیقات معلوم شد که اغلب محلهایی که همچنان اسامی قبلی آن به کار برده میشود، تغییر نام آنها ضروری نبوده است. در شهر قم نام این محل ها با اسم هایی که در پرانتز نوشته شده است، تغییر یافت ولی همچنان به همان نام قبلی خوانده میشوند. مثل:
آذر (طالقانی)- چهارمردان (انقلاب)- باجک (19 دی)- نیروگاه (توحید)- دورشهر (شهید فاطمی) و صفائیه (شهدا)
3- تحمیل هزینه بر کسبه و تجار
یکی دیگر از عواملی که مانع تغییر نام اماکن عمومی میشود، تحمیل هزینه بر مغازه داران میباشد . ایجاد تغییر در نام یک خیابان و میدان، مراکز تجاری و خدماتی واقع در آن محل را دچار مشکل میکند. به دنبال هر تغییر ایجاب میکند، سربرگ فاکتورها، کارتنها، بسته بندیها و دیگر عناوین چاپ شده تغییر داده شود . علاوه بر این تابلو بسیاری از مغازهها که همنام با خیابان میباشند، نیاز به تغییر پیدا میکنند و این تغییرات بایستی به طرفهای مورد معامله در سایر شهرها و کشورها اطلاع داده شود. همه این اقدامات لاجرم هزینههایی را بر افراد ذیربط تحمیل میکند که هیچکس و هیچ سازمانی خود را متعهد به تأمین آن نمیداند و این خود کسبه و شرکتها هستند که بایستی هزینههای ناشی از این تغییرات را تقبل نمایند. بدیهی است این عامل، بدون در نظر گرفتن سایر موانع، میتواند مانع عمدهای در پذیرش تغییرات باشد و تمایل چنین افرادی برای استفاده از نام قدیمی یک محل قابل درک است.
غیر از عوامل مذکور در جدول شماره «5» پاسخگویان به عوامل دیگری نیز اشاره کردهاند که پرداختن به آنها خالی از لطف نیست.این عوامل عبارتند از:
4- حذف نام افراد نیکوکار و خیّر
فضای حاکم و حال و هوای اوایل انقلاب چنان بود که جوانان پرشور و انقلابی،بدون تأمل کافی و مطالعه لازم،نسبت به هر آنچه که مربوط به زمان گذشته بود،دید منفی داشتند و در صدد تغییر و یا حذف آن بر میآمدند.اما این تغییرات به اسامی و عناوین خاندان سلطنتی محدود نشد بلکه به نام هایی که اصلاً ربطی به آنها نداشت نیز سرایت کرد. از جمله این نامها، اسامی افراد محترم و نیکوکاری بود که در نزد مردم از احترام برخوردار بودند و به دلیل انجام عمل خیرخواهانه و عامالمنفعه، معروف و مشهوربودند. بسیاری از بیمارستانها و مراکز آموزشی توسط افراد متعهد و خیّرساخته شدهاند و مردم نیز به رسم قدرشناسی، این اماکن را به نام بانیان و مؤسسین آنها مینامند .
این اسامی نه تنها تغییرشان ضروری نیست بلکه ترویج و اشاعه آن میتواند مشوّقی برای خیراندیشان جامعه باشد. اما به هر دلیل، بسیاری از این عناوین تغییر داده شدند ولی هیچیک از تغییرات ایجاد شده، مورد پذیرش عامه مردم واقع نشد. در شهر قم بیمارستانهای عرب نیا، کامکار، نکویی و… که توسط این افراد خیراندیش ساخته شده است، پس از انقلاب به نام شخصیتهای بزرگوار و سرشناس انقلاب اسلامی تغییر داده شد(6) و حتی کاشیکاری سردر آنها نیز عوض شد ولی از سوی مردم همچنان به نام بانیان آن خوانده میشود و فلکهای که در نزدیکی بیمارستان نکویی واقع شده ،علی رغم تغییر نام، به اسم قبلی خود یعنی «فلکه نکویی» خوانده میشود.
5-تغییر نامهای مکرر و متعدد
از دیدگاه پاسخگویان یکی دیگر از علتهای عدم رواج نام جدید،تغییرات متعدد در نام یک مکان است.بعضی از خیابانها و میادین به دلایل مختلفی چندین بار نامشان عوض شده است. این فرایند اثرات نامطلوبی بر افکار عمومی گذاشته است. تبعات این اقدام بحدی است که هیچکدام از نامهای جدید رواج پیدا نکرده است و اغلب به قدیمیترین نام آنها رجوع شده است. مثل میدان و خیابان «باجک» قبل از انقلاب به نام «بهروز» تغییر داده شده بود و پس از انقلاب آن را «19 دی»نامیدند و پس از مدتی به نام «جهاد»تغییر یافت ولی مردم به همه اینها پشتپا زده و نام قدیمی آن یعنی «باجک»بکار میبرند.(7)
یکی دیگر از میدانهای شهر، نخست به نام «سر شهرک» یعنی اول شهرک امام حسن علیهالسلام خوانده میشد. حدود ده سال پیش به نام «مدرس» تغییر داده شد و پس از مدتی «شهید رجایی» خوانده شد و پس از چند سال به نام «شهید زینالدین» تغییر داده شده است. ولی مردم در حال حاضر هیچ کدام از این اسامی را به کار نمیبرند و همان نام «سر شهرک» مورد استفاده قرار میدهند.
مثالهای فراوانی از این نوع، میتوان ذکر کرد و در شهرهای دیگر ایران نیز این امر صادق است. یعنی تغییرات متعدد باعث دلزدگی مردم و بازگشت به عناوین قبل از این تغییرات شده است .
6-وجود یک اسم برای چند خیابان
از جمله عواملی که مانع رواج مطلوب و همه گیر نام میشود، وجود یک نام برای چندین محل در یک شهر است. به عنوان نمونه در خود شهر قم دو خیابان و بلوار اصلی وجود دارد که به نام «دکتر بهشتی» نام گذاری شده است.(8) چنان که در نقشه نیز مشخص است، یکی از خیابان ها نزدیکی میدان امام خمینی (ره) قرار دارد و دیگری در محله بنیاد واقع شده است .
همچنین دو خیابان دیگر در دو منطقه مختلف شهر به نام «شهید رجایی» میباشد. اخیرا نیز با وجود یک میدان معروف با نامی جاافتاده و مورد قبول عامه (میدان امام خمینی)، میدان دیگری در جوار حرم ساخته میشود و با کمال حیرت و شگفتی نام آن را «میدان امام خمینی» گذاشتهاند. جالب این که دو میدان با اسم مشابه، تقریبا در دو سمت یک مسیر واقع شدهاند، یعنی مبدأ و مقصد، یک نام دارند. حال چگونه یک مسافر غریب میتواند به سهولت محل مورد نظر را پیدا کند؟ سوالی است که باید از مسئولین محترم پرسید!!
در شهرک امام خمینی (بنیاد) نیز خیابانی به نام «صدوق» نامگذاری شده است (یعنی تابلو زدهاند) که این خیابان همنام با خیابان اصلی زنبیل آباد است .این امر باعث شده تا در امر مکاتبات و ارائه آدرس به مراجعین، مشکلاتی را ایجاد کند. مردم مجبورند برای پرهیز از اشتباه مشخصات دیگری به اول یا آخر اسم بیفزاید که به دلیل طولانی شدن عناوین، زیاد مورد استقبال عموم واقع نمیشود.
7- حذف اسامی مقدس و مورد احترام
بسیاری از میادین و خیابانهای شهر قم به نام مقدس امام زاده هایی که مرقدشان در آن محل واقع شده، نامگذاری شده است و مکانهای مقدسی نیز وجود دارند که خیابان مجاور آن، به همان نام خوانده میشود. مثلاً محلی به عنوان «خاک فرج» است که مردم اعتقاد دارند حجرالاسود نصب شده در نبش خانه کعبه از این محل به مکه منتقل شده است و میدان و خیابان همجوار آن را«خاک فرج» مینامند. اما بدون توجه به اعتقادات مذهبی مردم و سابقه تاریخی این اماکن،نام میدان و خیابان اطراف آن به «امام موسی صدر» تغییر داده شد که بجز نصب تابلو در ابتدای انقلاب و درج آن در نقشه رسمی کشور هیچ کس از این نام با خبر نبوده و نیست و پس از مدتی این منطقه به «الهادی» تغییر داده شد.(9)
همچنین در قم مرسوم است که بسیاری از امامزادهها را به نام شاه میخوانند، مثل: شاه ابراهیم، شاه جمال، شاه سید علی و… این خیابانها نیز اوایل انقلاب به صرف اینکه نام شاه به همراه دارد،تغییر داده شد. در حالیکه این شاه هیچ ربطی به آن شاه ندارد.نتیجه آن شد که هیچیک از این اقدامات نسنجیده مورد پذیرش واقع نشد و مردم همان نامهای مورد احترام و مقدس سابق را بکار میبرند.(10)
تغییرات مطالعه نشده در مورد شهر شاهرود (به امام رود) و کرمانشاه به (باختران) به همین تصور ایجاد شد که این شاه منتصب به شاه پهلوی است! و نتیجه آن شد که مطلعید.
8- تغییر وجهه شخصیتها
تا کنون بر اثر تغییر و تحولات فضای سیاسی کشور، موضعگیری ناصحیح افراد یا افشای ماهیت گروهها و افراد، از اعتبار و موقعیت شخصیتهایی، در نزد مردم کاسته شده است. به این خاطر مکانهایی که به نام آنها خوانده میشد، تغییر یافتهاند و نام اغلب این مکانها به عنوان سابق خود باز گشته است. از جمله این افراد میتوان از مهدی رضایی در اوایل انقلاب (نام بیمارستان قلب تهران) و از شریعتمداری و قمی و منتظری در اواسط انقلاب نام برد. در شهر قم میدان تازه ساختی در ابتدای جاده کاشان قبلاً به نام «آیت ا…منتظری» بود ولی پس از مخالفت وی با فرمایشات حضرت امام (ره) و حوادث بعدی، نام ایشان حذف و آن میدان به نام دروازه کاشان بازگشت. البته به نامهای دیگری مثل میدان قائم و میدان کابل نیز خوانده میشود.(11)
9-استفاده از زور و اجبار
در پایان از پاسخ دهندگان خواسته میشد تا نظرشان را نسبت به این موضوع بیان نمایند که: «آیا برای ترویج یک نام، استفاده از زور و اجبار نتیجه بخش است یا نه؟ دلایل و راه حلهای خود را بیان نمایند.»
در پاسخ به این در خواست، حدود 65% از کسانی که مورد سئوال واقع شدند، مخالف استفاده از اجبار در این زمینه بودند. از مجموع مخالفین استفاده از زور، 45% معتقد بودند تغییر نام باید توسط خود مردم صورت بگیرد نه مسئولین و 24% از آنها به جای استفاده از زور، فعالیتهای تبلیغاتی را مؤثرتر میدانستند و بقیه نظر خاصی ندادهاند. افرادی که موافق استفاده از زور نبودهاند، در تأیید نظر خود گفتهاند :
اولاً: در زمان سابق این شیوه تجربه شد ولی موفق نبود. به عنوان مثال خیابان «چهارمردان» قم را به نام «رضا پهلوی» تغییر دادند و با کسانی که از نام جدید استفاده نمیکردند، برخورد میشد ولی هرگز مورد قبول مردم واقع نشد در حالی که همین خیابان بعد از انقلاب، مردم به طور خود جوش به نام «خیابان امام» نامیدند و به خوبی رواج پیدا کرده است.
ثانیا: تجربه نشان داده است که مردم ایران در برابر زور و اجبار موضعگیری میکنند و غالبابه شکل مناسب مقابله میکنند لذا تاکنون این برخوردها نتیجه مطلوبی نداشته است. تنها چیزی که افراد را به تسلیم وادار میکند، جریمه نقدی است که در این مورد نه قابل اجرا است و نه مفید، از این جهت استفاده از اجبار را به هیچ وجه موفق نمیدانستند. در مقابل این عده، حدود 17% موافق استفاده از اجبار بودند و راه حلهایی نیز ارائه دادهاند که عبارتنداز:
1-عودت نامههایی که در نشانی از نام جدید استفاده نشده باشد توسط اداره پست.
2-دستور به چاپخانه در مورد عدم چاپ سربرگها و فاکتورها با عناوین قبلی .
3-ابلاغ به اتحادیه تاکسیرانی مبنی بر موظف کردن رانندگان تاکسی به رعایت اسامی جدید و سوار نکردن مسافرینی که از نامهای گذشته استفاده میکنند. و…
نتیجهگیری و پیشنهاد
بررسی ها نشان میدهد که در شهر قم، از مجموع اسامی جدید، فقط نام یک خیابان، یک میدان و دو چهار راه عوض شده است که هر چهار مورد نام سابق آنها، منتسب به خاندان پهلوی بوده است. اماکن جدید عبارتند از:
خیابان امام، میدان امام، چهارراه غفاری و سعیدی. اینها مکانهای هستند که نام سابق آنها بار ارزشی منفی داشته و مردم از آنها متنفر بودهاند، لذا نامشان تغییر کرده و بقیه بدون تغییر همچنان با نام قبلی آنها نامیده میشوند.
با این وصف، انگیزه سیاسی در به کار نبردن اسامی جدید، کمترین نقش را میتواند داشته باشد.این نتایج به ما میآموزد که به مصلحت نیست پدیدههای اجتماعی که علل سیاسی ندارند، بی جهت ناشی از انگیزههای سیاسی قلمداد شوند چرا که با این عمل ناشیانه، عده زیادی از مردم و حتی طرفداران نظام، در شمار مخالفین محسوب شدهاند و مسئولین ذیربط نیز خود را از دستیابی به ریشهها و عوامل اصلی ناهنجاریهای اجتماعی محروم ساختهاند. هر چند نمیتوان دخالت عوامل بیگانه با انگیزههای سیاسی در پدیدههایی مثل اعتیاد، بی حجابی، مفاسد اجتماعی و… انکار کرد ولی تعمیم آن به همه مبتلایان و تمامی پدیدههای ناهنجار اجتماعی، ناصحیح است .
نتیجه دیگری که از این تحقیقات میتوان به دست آورد این است که : عوامل مؤثر در رواج اسم جدید، تفاوت هایی با علل عدم رواج نام جدید متفاوت است . در مورد علل عدم رواج نام جدید عامل «عادت مردم به نام قبلی» عامل اول است و «عامل تنفر مردم از نام قبلی» و «داشتن بار ارزشی منفی»، در رتبه دوم قرار گرفته است. بعلاوه اینکه دو عامل عمده دیگر یعنی «دوست داشتن نام جدید» و «مناسب بودن زمان تغییر» که به شکل منفی یعنی «عدم علاقه مردم به نام جدید» و «نامناسب بودن زمان تغییر» آورده شده بود، در اینجا در مرتبه «نهم» و «هفتم» قرار گرفتهاند .در حالی که در خصوص علل رواج نام جدید، مهمترین عامل رواج نام جدید «تنفر مردم از نام قبلی» است و دوست داشتن نام جدید و مناسب بودن زمان تغییر، عامل دوم و سوم میباشد . در مجموع میتوان گفت :
از بین فرضیههای تحقیق، این فرضیه که «تنفر مردم از نام قبلی سبب جا افتادن نام جدید میشود» در هر دو شکل آن تأیید شد. پس میتوان ادعا کرد که این عامل، مهمترین عامل و یا یکی از مهمترین عوامل مؤثر در رواج یا عدم رواج نام جدید، میباشد.
و اما فرضیه «اختصار نام» و «مشابهت آوایی نامها» به عنوان مهمترین عوامل، تأیید نشدند بلکه درقضیه رواج یافتن نام جدید، دو عامل یعنی «زمان مناسب» و «دوست داشتن نام جدید» تأثیر بیشتری داشتند و در مورد عدم رواج نام جدید نیز یک عامل یعنی «عادت مردم به نام قبلی» نقش عمدهتری بازی میکنند. این عامل، عامل جدیدی است که در فرضیه تحقیق نیامده بود و به عنوان سه عامل اصلی رواج یافتن نام جدید، خود را نشان دادهاست .
آنچه نتایج این تحقیق به ما میفهماند این است که قویترین عاملی که توانسته بر عادت مردم غلبه کند، تنفر مردم از نام سابق بوده است در حالی که عوامل دیگری مثل دوست داشتن نام جدید، اختصار نام جدید، مشابهت آوایی با نام قبلی و… آنقدر عامل قدرتمندی نبودهاند که باعث شکستن عادت مردم گردد.
نکته دیگری که از این نتایج حاصل میشود این است که از نظر پاسخگویان، عامل «ضدیت مردم بانظام فعلی» به عنوان دلیلی بر عدم رواج نام جدید، از کمترین رتبه برخوردار است بطوری که میتوان آن را مساوی صفر گرفت. چرا که از 11 نمره اختصاص داده شده برای هر گزینه، فقط 6/1 را به خود اختصاص داده است. البته اقدامات نسنجیده در تغییر وسیع نام خیابانها و میادین شهر تأثیر نامطلوب بر جای گذاشته است تا حدی که شبهه سیاسی بودن موضوع به اذهان تداعی میکند در حالی که بر اساس نتایج این تحقیق، انگیزه سیاسی کمترین تأثیر (نزدیک به صفر) در عدم رواج نامهای جدید دارد. نتیجهای که شبیه این بحث قبلی یعنی دلایل رواج یافتن نام جدید، در مورد گزینه «استفاده از زور و اجبار» به دست آمد. یعنی استفاده از زور و یا ضدیت با نظام کمترین تأثیر در فرایند تغییر یا عدم تغییر دارند به حدی که به هیچ وجه قابل ملاحظه نیستند .
درپایان توصیه میشود :
1-سازمانها و نهادهای ذیربط و غیر ذیربط، به جای تعویض نام اماکن قدیمی، صرفا به انتخاب نام خوب برای اماکن جدید که هنوز به اسم خاصی مشهور نشدهاند، بپردازند و با دقت کافی و رعایت نکات لازم، نامهای مناسبی را انتخاب نمایند. لذا از این به بعد، به هیچ وجه «تغییر نام» اماکن عمومی توصیه نمیشود و هر آنچه لازم بوده، عوض شده است .
2-نام خیابانها و اماکنی که بدون دلیل (نداشتن بار منفی) عوض شدهاند و از سوی مردم مورد قبول واقع نشده است، به شکلی آرام و بی سر و صدا به همان نامهای قبلی و مورد پذیرش مردم عودت داده شوند و تابلوها و نقشههای شهر به تدریج اصلاح شود.
3- بزرگداشت شخصیتهای مورد احترام (مراجع ،علما، شهدا و…) صرفااز طریق تغییر نام یک میدان و خیابان و نوشتن نام وی بر روی تابلو، تأمین نمیشود، بلکه چه بسا موجب بی احترامی به آنها نیز بشود. لذا پیشنهاد میشود راههای دیگری برای تجلیل از این بزگواران انتخاب شود و یا در صورت نیاز و احساس ضرورت، صرفا این اسامی بر روی اماکن جدید گذاشته شود .
4- کسانی که به هر نحو مسئولیتی در رابطه با اجتماع دارند، لزوما بایستی از علومی مثل علوم اجتماعی (روانشناسی اجتماعی – جامعهشناسی – فرهنگشناسی و…) آگاه باشند و برای هر اقدام و یا تحلیل هر پدیدهای از یافتهها و دستآوردهای این علوم بهره برداری نمایند.
5- برای سهولت در امر خدمات رسانی و آدرسیابی و رعایت اصل زیباییشناسی در شهر، به استناد نتایج این تحقیق و نظر کارشناسان ذی ربط ،پیشنهاد میشود در کنار اسامی مورد قبول و مناسب، از شماره و عدد نیز استفاده شود.
بدون دیدگاه